جدول جو
جدول جو

معنی خانه عروس - جستجوی لغت در جدول جو

خانه عروس
(نَ / نِ یِ عَ)
خانه متعلق به عروس نه داماد. چون: دیشب عروسی بجای آنکه در خانه داماد باشد در خانه عروس بود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خانه فروش
تصویر خانه فروش
فروشندۀ خانه، فروختن و حراج اثاث خانه، کنایه از غارت، کنایه از تارک دنیا و راغب آخرت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تازه عروس
تصویر تازه عروس
عروس، زنی که تازه ازدواج کرده، نوعروس، ویوگ، پیوگ، بیوگ، بیو، عروسه، گلین، بیوک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خانه پرور
تصویر خانه پرور
پرورش یافته در خانه، برای مثال باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است / شمشاد خانه پرور من از که کمتر است؟ (حافظ - ۹۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خانه روب
تصویر خانه روب
پاک کننده و تمیزکنندۀ خانه
فرهنگ فارسی عمید
(زَ / زِ عَ)
دختری که تازه ب خانه شوی رفته باشد. نوبیوگ:
در زیور پارسی و تازی
این تازه عروس را طرازی.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ پَرْ وَ)
آنکه در خانه تربیت شده باشد. (ناظم الاطباء) :
باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است
شمشاد خانه پرور ما از که کمتر است.
حافظ.
، کالای نفیس که در خانه نگهدارند و ببهای گران بفروشند:
در وجه باده جان ده ای بیخبر ز هستی
با جنس خانه پرور نرخ دکان نگنجد.
ملا نسیمی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ رَ)
میوه ای که کال و نارس از درخت چیده و در خانه پخته و رسیده کرده باشند. (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات). در هندوستان انبه را چنین پخته نما سازند. (آنندراج) :
چو من میوه در سایۀ خانه بس
که ناخوش بود میوۀ خانه رس.
نظامی.
کند هرکسی سیب را خانه رس
ولی خوش نباشد بدندان کس.
نظامی
لغت نامه دهخدا
کسی که خانه خود را بفروشد، کسی که خانه خود را بفروشد، کسی که از جانب دیوان برای اخذ مالیات عقب افتاده یا مصادره یا جریمه و یا از روی ظلم و ستم خانه و اثاث کسی را بزور بفروشد، تارک دنیا
فرهنگ لغت هوشیار
نو ویتوک (نو ویوتک عروس) نو اروس دختری که تازه بخانه شوی رفته باشد نو بیوگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تازه عروس
تصویر تازه عروس
((~. عَ))
زنی که به تازگی ازدواج کرده است، نوعروس
فرهنگ فارسی معین
نوعروس، بیوگ، نوبیوگ
متضاد: نوداماد، تازه داماد
فرهنگ واژه مترادف متضاد
خانه پرورد، خانه پرورده
فرهنگ واژه مترادف متضاد